زمان همچنان در حال گذر است و در بستر این گذار درد خفقان و رنج گرسنگی ایرانیان روز بروز بیشتر می شود. آمار بیکاری و خودکشی سر به فلک زده است و نشانی از تغییر اوضاع در افقی نزدیک پیدا نیست. آنهایی که دستشان به دهنشان میرسد یا در فکر انباشتن مال دنیا هستند و بی خیال از درد و رنج هم میهنان خویش، و یا از آخور حکومت نشخوار میکنند و در حال خارج کردن ثروت ملی. فاجعه ای در راه است. فاجعه ای که امید کودتاچیان و حامیان ولایت را در ظهور حضرت غایبشان بیشتر کرده و از دیگر سوی بر مشقات ایرانیان در بند استحمار افزوده خواهد نمود. سکوت مصلحتی سران جنبش از یکسوی و فریاد پراکنده عاشقان آزادی از سویی دیگر وقوع فاجعه را تسریع میکند. کسی که مصلحت را در سکوت امروز میبیند فردا نیز مسکوت خواهد ماند. اما ای عاشقان زخم خورده آزادی، تو ای ایرانی بزرگ و نیک منش، همسانی فریاد شماهایم آرزوست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر