ننگ بر دشمنان ایران

زبان مادرى يا ادبيات عثمانى؟

من از بدو آشنايى با سايت بالاترين و خواندن مطالب تبليغاتى و انتقادى در مورد آذربايجان و عدم شركت هم ميهنان آذربايجانيهاى، كه خود من هم سعادت همولايتى بودن آنان را دارم، ، در مطالبات بر حق مردم ايران به نتيجه روشن و شفافى نرسيده بودن. هر از چند گاهى كاربرى در تحليل و توضيح قهر بودن مردم دلير آن خطه مطلبى ارايه كرده و ميكنند كه بر غلظت غبار موجود بين حقانيت و نا حق بودن ادعاهايشان مى افزايد. اخيرن صفحه اى در فيسبوك بنام " بچه هاى اردبيل" توجه مرا جلب و پس از خواندن پست هاى متعددى در زمينه پان فارسيزم، فاشيزم ايرانى و فارسى و ظلم تاريخى فارس ها به تركها، نه آذربايجانيها، بالاخره تصميم گرفتم براى از بين بردن شبهات جارى به آن پيوسته و سوالى به اين مضمون مطرح كردم: "براى از بين بردن ترديدى كه به آن دامن زده ايد بگوييد نام كشور شما چه بوده، اكنون چيست و مايل هستيد كه چه باشد؟". در پاسخ بجز انواع و اقسام تهمت و افترا و دشنام و القاب آنچنانى كه دريافت كردم هيچ نشانه اى از ايران و ايرانى بودن اين افراد نيافتم. نكته جالب توجه تر اينكه اين حضرات به زبان و خط تركى عثمانى اهداف خود را بيان ميكنند! زباني كه اكثر قريب به اتفاق آذربايجانيها از درك كامل آن عاجزند! با مشاهده پروفايل اين افراد متوجه شدم كه همه بدون استثنا در تركيه شكونا دارند و براى مردم شريف آذربايجان خواب و خيال مى بينند! به ادعاى يكى از اين افراد، ايشان يعنى تركها ١٠٥٧ سال در ايران حكومت كرده اند و براى باز پس گرفتن سرزمين خود از فارسهاى فاشيست، از هيچ چيزى فرو گذار نخواهند بود. در ميان كذابات اين مطلب شايد براى برخى از بالاياران تكرارى و بى ارزشمند باشد، اما براى ديگرانى كه چون خود من معتقد به شناسايى خواسته هاى ابتدائي اقوام غير فارسى زبان ايران هستند يادآورى اين تجربه را ضرورى تشخيص داده و تكرار ميكنم كه مراقب عوامل خود فروخته به أران و تركيه كه حقوق قومى آذربايجانيها را بهانه مرده و در خواب ايجاد نفاق بين ايرانيان و در نهايت جدايى سر اين شير كهن، ميهنمان، آذربايجان ايران هستند، باشند.
ناگفته نماند كه مديريت صفحه مزبور با درايت، اين ميهن فروشان را يكى پس از ديگرى تصفيه ميكنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر